امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Moult

moʊlt məʊlt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
پوست انداختن، تولک رفتن، پر ریختن، موی ریختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moult

  1. noun Periodic shedding of the cuticle in arthropods or the outer skin in reptiles
    Synonyms: molt, molting, moulting, ecdysis
  2. verb Cast off hair, skin, horn, or feathers
    Synonyms: shed, molt, exuviate, slough

ارجاع به لغت moult

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moult» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moult

لغات نزدیک moult

پیشنهاد بهبود معانی