امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mumps

    mʌmps mʌmps
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    پزشکی اوریون، بناگوشک (نوعی بیماری ویروسی مسری که ویروس اوریون آن را ایجاد می‌کند)
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Symptoms of the mumps include fever, swollen glands, and a sore throat.
    - علائم اوریون عبارت‌اند از تب، تورم غدد و گلودرد.
    - The mumps vaccine has greatly reduced the number of cases in recent years.
    - واکسن اوریون در سال‌های اخیر تعداد موارد ابتلا را به‌شدت کاهش داده است.
    - the outbreak of mumps
    - شیوع اوریون
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mumps

    1. noun An acute contagious viral disease characterized by fever and by swelling of the parotid glands
      Synonyms: epidemic parotitis

    ارجاع به لغت mumps

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mumps» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mumps

    لغات نزدیک mumps

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی