امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Murderous

ˈmɜrːdərəs ˈmɜːdrəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قاتل‌وار، کشنده، سبع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a murderous act
- عمل وحشیانه
- the murderous look of the drunken prisoner
- نگاه جنایت‌بار زندانی مست
- a murderous attack
- حمله به قصد کشت
- The final exams were murderous.
- امتحانات نهایی کشنده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد murderous

  1. adjective difficult
    Synonyms: arduous, brutal, criminal, cruel, dangerous, deadly, destroying, destructive, devastating, exhausting, fell, ferocious, harrowing, hellish, killing, lethal, ruinous, sapping, savage, strenuous, unpleasant
    Antonyms: easy, facile, pleasant

لغات هم‌خانواده murderous

ارجاع به لغت murderous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «murderous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/murderous

لغات نزدیک murderous

پیشنهاد بهبود معانی