امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Muscleman

    ˈmʌslmæn ˈmʌslmæn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    آدم عضلانی (به‌ویژه کسی که در زیبایی اندام کار می کند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun plural
    (عامیانه) آدم گردن کلفت، قلچماق، نره خر، کلاه مخملی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد muscleman

    1. noun A bully employed as a thug or bodyguard
      Synonyms: muscle
    2. noun Someone who does special exercises to develop a brawny musculature
      Synonyms: bodybuilder, muscle builder, musclebuilder

    ارجاع به لغت muscleman

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «muscleman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/muscleman

    لغات نزدیک muscleman

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی