امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Musket

ˈmʌskɪt ˈmʌskɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    muskets

معنی

noun
تفنگ فتیله‌ای، شاهین کوچک نر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد musket

  1. noun A portable firearm].
    Synonyms: gun, rifle, carbine, flintlock, weapon, matchlock, firearm, fusil

ارجاع به لغت musket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «musket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/musket

لغات نزدیک musket

پیشنهاد بهبود معانی