امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Myelin

ˈmaɪəˌlɪn ˈmaɪəlɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کالبدشناسی چربی پی ( pey )، پیه غلاف عصب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد myelin

  1. noun A white fatty substance that forms a medullary sheath around the axis cylinder of some nerve fibers
    Synonyms: myeline, medulla

ارجاع به لغت myelin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «myelin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/myelin

لغات نزدیک myelin

پیشنهاد بهبود معانی