معنی mystification به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌmɪstɪfɪˈkeɪʃn̩ ˌmɪstɪfɪˈkeɪʃn̩

معنی

noun

گیج‌سازی، مشکل و پیچیده‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mystification

noun A stunned or bewildered condition

Synonyms: befuddlement, bewilderedness, bewilderment, daze, discombobulation, fog, muddle, perplexity, puzzlement, stupefaction, stupor, trance
noun The activity of obscuring people's understanding, leaving them baffled or bewildered

Synonyms: bewilderment, obfuscation, uncertainty, complexity, puzzlement, befuddlement, bafflement, bemusement

ارجاع به لغت mystification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «mystification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mystification

لغات نزدیک mystification

- mystical
- mysticism
- mystification
- mystify
- mystique

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return