امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Napalm

-pɑːm / / -pɑːlm ˈneɪpɑːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    napalmed
  • شکل سوم:

    napalmed
  • سوم‌شخص مفرد:

    napalms
  • وجه وصفی حال:

    napalming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
ماده مخصوص تغلیظ بنزین و تهیه بمب آتش‌زا و پرتاب شعله، بمب آتش‌زا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a napalm bomb
- بمب ناپالم، بمب آتش‌زا
- Several villages were napalmed.
- به چندین دهکده بمب آتش‌زا انداختند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت napalm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «napalm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/napalm

لغات نزدیک napalm

پیشنهاد بهبود معانی