امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Natal

ˈneɪtl ˈneɪtl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
زایشی، مولودی
- Princes' children took names from their natal places.
- فرزندان شاهزادگان نام خود را از زادگاه خود می‌گرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد natal

  1. noun A region of eastern South Africa on the Indian Ocean
    Synonyms: kwazulu-natal

ارجاع به لغت natal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «natal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/natal

لغات نزدیک natal

پیشنهاد بهبود معانی