امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nave

neɪv neɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    naves

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(کلیسا یا اماکن بزرگ) سالن، راهروی مرکزی
- The nave of the airplane was spacious and comfortable for the passengers.
- راهروی مرکزی هواپیما بزرگ و برای مسافران راحت بود.
- The nave of the library was bustling with students studying.
- سالن کتابخانه پر از دانش‌آموزانی بود که درس می‌خواندند.
noun countable
توپی چرخ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nave

  1. noun A central point
    Synonyms: hub, core, middle

ارجاع به لغت nave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nave

لغات نزدیک nave

پیشنهاد بهبود معانی