امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Nelson

    ˈnelsən ˈnelsən
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    اسم خاص مذکر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    دریا سالار نلسون (انگلیسی 1758-1805)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nelson

    1. noun English admiral who defeated the French fleets of Napoleon but was mortally wounded at Trafalgar (1758-1805)
      Synonyms: horatio nelson, Viscount Nelson, Admiral Nelson, Lord Nelson

    ارجاع به لغت nelson

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nelson» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nelson

    لغات نزدیک nelson

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی