امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Neuromodulation

ˌnʊroʊˌmɑːdʒəˈleɪʃən ˌnjʊərəʊˌmɒdjʊˈleɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
پزشکی تعدیل عصبی، مدولاسیون عصبی، نورومدولاسیون (تغییر فعالیت عصبی از طریق ارسال هدفمند محرک مانند تحریک الکتریکی یا عوامل شیمیایی به بخش‌های عصبی خاص در بدن)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Neuromodulation can help normalize nerve activity in the body.
- تعدیل عصبی می‌تواند به عادی‌سازی فعالیت عصبی در بدن کمک کند.
- The patient underwent neuromodulation therapy.
- بیمار تحت درمان نورومدولاسیون قرار گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت neuromodulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neuromodulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neuromodulation

لغات نزدیک neuromodulation

پیشنهاد بهبود معانی