معنی neurosis به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

nʊˈroʊsɪs njʊˈrəʊsɪs

معنی

noun

پزشکی اختلال اعصاب، اختلال روانی، نژندی

لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neurosis

noun mental disturbance, disorder

Synonyms: aberration, abnormality, affliction, breakdown, compulsion, crack-up, derangement, deviation, hysteria, inhibition, insanity, instability, madness, maladjustment, mental illness, neurasthenia, obsession, personality disorder, phobia, psychological disorder, psychopathy

Antonyms: adjustment, balance, sanity

ارجاع به لغت neurosis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «neurosis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/neurosis

لغات نزدیک neurosis

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return