امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Newsmonger

    ˈnjuːzmʌŋɡər ˈnjuːzmʌŋɡə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ( gossipy =) خبرکش، خبرچین

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد newsmonger

    1. noun A person habitually engaged in idle talk about others
      Synonyms: blab, gossip, gossiper, gossipmonger, rumormonger, scandalmonger, tabby, talebearer, taleteller, tattle, tattler, tattletale, telltale, whisperer, yenta
    2. noun A person given to gossiping and divulging personal information about others
      Synonyms: gossip, busybody, gossipmonger, scandalmonger, gossiper, reporter, tattler, rumormonger, rumourmonger

    ارجاع به لغت newsmonger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «newsmonger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/newsmonger

    لغات نزدیک newsmonger

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی