امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Next Of Kin

ˈnekstəvˈkɪn nekstəvkɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
بستگان درجه اول، خویشاوندان نزدیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد next of kin

  1. noun closest relative
    Synonyms: heir, kinsman, near relative, relation, relative, sibling

ارجاع به لغت next of kin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «next of kin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/next of kin

لغات نزدیک next of kin

پیشنهاد بهبود معانی