امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nexus

ˈneksəs ˈneksəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
سلسله، پیوند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
اتصال، رابطه، رابطه داخلی، گروه متحد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nexus

  1. noun That which unites or binds
    Synonyms: link, tie, bond, knot, center, ligament, ligature, connection, core, vinculum, network, yoke, union

ارجاع به لغت nexus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nexus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nexus

لغات نزدیک nexus

پیشنهاد بهبود معانی