امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Nibling

    ˈnɪblɪŋ ˈnɪblɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      niblings

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    برادرزاده، خواهرزاده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - My nibling is so talented.
    - برادرزاده‌ی من بسیار با استعداد است.
    - I can't wait to see my nibling's reaction to her birthday present.
    - بی‌صبرانه منتظرم تا عکس‌العمل خواهرزاده‌ام به هدیه‌ی تولدش را ببینم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت nibling

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nibling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nibling

    لغات نزدیک nibling

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی