امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Nightie

    ˈnaɪti ˈnaɪti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      nighties

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable informal
    پوشاک لباس‌خواب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - She wore a silk nightie.
    - او یک لباس‌خواب ابریشمی می‌پوشید.
    - The nightie was made of soft cotton.
    - لباس‌خواب از پنبه‌ی نرم ساخته شده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nightie

    1. noun Lingerie consisting of a loose dress designed to be worn in bed by women
      Synonyms: nightgown, gown, night-robe, nightdress

    لغات هم‌خانواده nightie

    ارجاع به لغت nightie

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nightie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nightie

    لغات نزدیک nightie

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی