امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ninety

    ˈnaɪnti ˈnaɪnti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      nineties

    معنی و نمونه‌جمله

    noun A2
    نود، عدد نود، نود نفر، نود چیز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - ninety years
    - نود سال
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ninety

    1. adjective Being ten more than eighty
      Synonyms: 90, x-c
    2. noun The cardinal number that is the product of ten and nine
      Synonyms: 90, x-c

    Collocations

    • the nineties

      سالهای نود (مثلا1990 تا 1999 یا 1890 تا 1899)

    ارجاع به لغت ninety

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ninety» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ninety

    لغات نزدیک ninety

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی