امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    No-brainer

    noʊ ˈbreɪnər nəʊ ˈbreɪnə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun singular countable informal
    عامیانه راحت، آسان، واضح، تابلو، مبرهن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Choosing the healthier option was a no-brainer.
    - انتخاب گزینه‌ی سالم‌تر کار آسانی بود.
    - The decision to hire her was a complete no-brainer.
    - تصمیم برای استخدام او کاملاً راحت بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت no-brainer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «no-brainer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/no-brainer

    لغات نزدیک no-brainer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی