معنی nonprofit به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

nanˈprɑːfət nanˈprɑːfət

توضیحات

همچنین می‌توان از not-for-profit به‌ جای nonprofit استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable

غیرانتفاعی، ناسودبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The nonprofit organization aims to provide free education to underprivileged children.

- هدف این سازمان غیرانتفاعی ارائه‌ی آموزش رایگان به کودکان کم‌برخوردار است.

- The nonprofit's mission is to promote education and literacy in low-income neighborhoods.

- رسالت این سازمان غیرانتفاعی ترویج آموزش و سوادآموزی در محله‌های کم‌درآمد است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nonprofit

adjective Not commercially motivated

Synonyms: charitable, altruistic, non-profit-making, humane, public-service
noun An organization chartered for other than profit-making activities

Synonyms: nonprofit organization, not-for-profit

ارجاع به لغت nonprofit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «nonprofit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nonprofit

لغات نزدیک nonprofit

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی