امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Northwestward

    ˈnɔːθˈwestwəd ˈnɔːθˈwestwəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adverb adjective noun
    به سوی شمال غرب، در جهت شمال غرب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    adverb adjective noun
    باد شمال غربی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد northwestward

    1. noun The compass point midway between north and west; at 315 degrees
      Synonyms: northwest, nor-west, nw
    2. adverb In a northwestward direction
      Synonyms: northwestwardly

    ارجاع به لغت northwestward

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «northwestward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/northwestward

    لغات نزدیک northwestward

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel