امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Now And Then

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از every now and then نیز استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb idiom phrase B2
گاهی، گهگاه، گاه‌وبیگاه، برخی اوقات، هرازگاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Now and then, she surprises us with her incredible cooking skills.
- گاهی اوقات، او با مهارت‌های آشپزی باورنکردنی خود ما را شگفت‌زده می‌کند.
- They visit their grandparents now and then to keep the family bond strong.
- برای تحکیم پیوند خانوادگی، آن‌ها گهگاه به دیدار پدربزرگ و مادربزرگ خود می‌روند.
- Now and then, I like to try new recipes to spice up the food.
- هرازگاهی دوست دارم دستور‌العمل‌های جدیدی را برای طعم دادن به غذا ​​امتحان کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد now and then

  1. adverb once in a while, sometimes, not very often
    Synonyms: at intervals, at times, every now and then, every once in a while, every so often, from time to time, hardly, infrequently, intermittently, irregularly, not often, now and again, occasionally, off and on, on occasion, once and again, once in a blue moon, once in a while, once or twice, periodically, sometimes, sporadically

ارجاع به لغت now and then

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «now and then» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/now-and-then-now-and-again

لغات نزدیک now and then

پیشنهاد بهبود معانی