امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Null

nʌl nʌl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    nulled
  • شکل سوم:

    nulled
  • سوم‌شخص مفرد:

    nulls
  • وجه وصفی حال:

    nulling
  • شکل جمع:

    nulls

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ملغی، باطل، بی‌اثر، صفر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
پوچ، تهی
- null set
- مجموعه‌ی خالی، مجموعه‌ی تهی
- null hypothesis
- فرضیه‌ی صفر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد null

  1. adjective ineffectual, valueless
    Synonyms: absent, bad, barren, characterless, imaginary, ineffective, inefficacious, inoperative, invalid, negative, nonexistent, nothing, null and void, powerless, unavailing, unreal, unsanctioned, useless, vain, void, worthless
    Antonyms: effective, effectual, valid, valuable, worthwhile, worthy

ارجاع به لغت null

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «null» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/null

لغات نزدیک null

پیشنهاد بهبود معانی