امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Numeric

    nuːˈmerɪk njuːˈmerɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more numeric

    • صفت عالی:

      most numeric

    معنی

    adjective
    عددی، نمره‌ای

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد numeric

    1. adjective mathematical
      Synonyms: arithmetic, arithmetical, binary, differential, digital, exponent, exponential, fraction, fractional, integrated, logarithm, logarithmic, mathematical, numeral, numerary, numerical, statistical
    2. adjective concerning mathematics
      Synonyms: algebraic, algorithmic, arithmetic, arithmetical, binary, differential, digital, exponent, exponential, fraction, fractional, integral, logarithm, logarithmic, mathematical, numeral, numerary, statistical
      Antonyms: alphabetic, alphabetical

    ارجاع به لغت numeric

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «numeric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/numeric

    لغات نزدیک numeric

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی