امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Nuncio

ˈnənsioʊ ˈnʌnsɪəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سفیر پاپ، ایلچی پاپ، پیک، رسول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nuncio

  1. noun (Roman Catholic Church) a diplomatic representative of the Pope having ambassadorial status
    Synonyms: ambassador, delegate, papal nuncio, diplomat, messenger, representative

ارجاع به لغت nuncio

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nuncio» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nuncio

لغات نزدیک nuncio

پیشنهاد بهبود معانی