امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Oak

oʊk əʊk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    oaks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B2
گیاه‌شناسی بلوط، درخت بلوط
- The carpenter used oak wood to build the table.
- نجار از چوب بلوط برای ساختن میز استفاده کرد.
- The oak leaves rustled in the wind.
- برگ‌های درخت بلوط در باد خش‌خش می‌کردند.
- an oak table
- میز بلوط
noun uncountable
چوب بلوط
- a piece of oak
- یک تکه چوب بلوط
- high-quality oak
- چوب بلوط باکیفیت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oak

  1. noun An oak tree
    Synonyms: quercus, Lithocarpus (both Latin), oak-tree, casuarina
  2. noun Oak woods
    Synonyms: hardwood, oaken wood, oak paneling

ارجاع به لغت oak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oak

لغات نزدیک oak

پیشنهاد بهبود معانی