امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Objurgate

ˈɒbdʒəɡeɪt ˈɒbdʒəɡeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    objurgated
  • شکل سوم:

    objurgated
  • سوم‌شخص مفرد:

    objurgates
  • وجه وصفی حال:

    objurgating

معنی

verb - transitive
تقبیح کردن، سخت مورد انتقاد قرار دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد objurgate

  1. verb berate
    Synonyms: bawl out, castigate, censure, chastise, chew out, chide, give one hell, jump all over, rake over the coals, rebuke, reprimand, reproach, scold, upbraid

ارجاع به لغت objurgate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «objurgate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/objurgate

لغات نزدیک objurgate

پیشنهاد بهبود معانی