امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Obscene

əbˈsiːn əbˈsiːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more obscene
  • صفت عالی:

    most obscene

معنی و نمونه‌جمله‌ها

C2
زشت و وقیح، کریه، ناپسند، موهن، شهوت‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- obscene publications
- نشریات منافی اخلاق
- He used obscene words.
- او واژه‌های ناپسندی را به کار برد.
- that woman's obscene behavior ...
- رفتار وقیحانه‌ی آن زن ...
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد obscene

  1. adjective indecent, offensive, immoral
    Synonyms: atrocious, barnyard, bawdy, blue, coarse, crude, dirty, disgusting, evil, filthy, foul, gross, heinous, hideous, horrible, immodest, improper, impure, lascivious, lewd, licentious, loathsome, loose, lustful, nasty, noisome, outrageous, porno, pornographic, profane, prurient, rank, raunchy, raw, repellent, repugnant, ribald, salacious, scabrous, scatological, scurrilous, shameless, shocking, sickening, smutty, suggestive, unchaste, unclean, unwholesome, vile, wanton, wicked, X-rated
    Antonyms: clean, decent, innocent, moral, pure, upright

ارجاع به لغت obscene

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «obscene» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/obscene

لغات نزدیک obscene

پیشنهاد بهبود معانی