امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Off-limits

ˈɒfˌlɪmɪts ˈɒfˌlɪmɪts ˈɒfˌlɪmɪts
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective C2
ناحیه‌ی ورود ممنوع، خارج از حد، برون کنار، فرامرز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد off-limits

  1. adjective prohibited
    Synonyms: against the law, banned, barred, forbidden, illegal, illicit, no-no, not allowed, outlawed, out of bounds, restricted, taboo, unlawful, verboten
  2. adjective, adverb not within the allowed limits
    Synonyms: banned, barred, forbidden, illegal, illicit, not allowed, not permitted, outlawed, out of bounds, prohibited, restricted, taboo, unlawful

ارجاع به لغت off-limits

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «off-limits» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/off-limits

لغات نزدیک off-limits

پیشنهاد بهبود معانی