امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Off Year

American: ˈɒfˈjɪr British: ɒfjɜː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(در مقایسه با سال یا سال‌های گذشته) سال کاهش تولید، سال کاهش فعالیت، سال تعطیلی، سال کم‌محصول، سال کسادی
- an off year for auto sales
- سال کسادی فروش خودرو
- With its cold summer, this was an off year for grapes.
- به‌دلیلِ تابستانی سرد، محصول انگور، سالی کم‌محصول داشت.
noun countable
(آمریکا) سالی که در آن انتخابات‌های دیگری برگزار می‌شود اما خبری از انتخابات ریاست جمهوری نیست
- Election officials predict they'll set a new turnout record for an off-year election in Washington state.
- مسئولان برگزاری انتخابات پیش‌بینی می‌کنند که بتوانند رکورد جدیدی از مشارکت در سالی که در آن انتخابات ریاست جمهوری برگزار نمی‌شود، ثبت کنند.
- Members of the Maryland Senate are elected every four years in off-year elections.
- اعضای سنای مریلند، هر چهار سال یک‌بار -در سالی که انتخابات ریاست جمهوری برگزار نمی‌شود- انتخاب می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد off year

  1. noun unsuitable timing
    Synonyms: contretemps, evil hour, inopportune moment, poor timing, unfortunate time, unlucky day, unlucky hour, unsuitable time

ارجاع به لغت off year

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «off year» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/off-year

لغات نزدیک off year

پیشنهاد بهبود معانی