معنی offering به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈɒː- / / ˈɑː- ˈɒfrɪŋ

آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

گذشته‌ی ساده:
offered
شکل سوم:
offered
سوم‌شخص مفرد:
offers
شکل جمع:
offerings

معنی

noun

پیشکش، ارائه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد offering

noun donation

Synonyms: alms, atonement, bene-faction, beneficence, charity, contribution, expiation, gift, oblation, present, sacrifice, subscription

Antonyms: withdrawal

ارجاع به لغت offering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «offering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/offering

لغات نزدیک offering

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel