امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Old Maid

oʊldˈmeɪd əʊldmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
زن میانسالی که تابه‌حال ازدواج نکرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد old maid

  1. noun older unmarried woman
    Synonyms: bachelor girl, fuddy-duddy, goody-goody, lone woman, maiden, prig, prude, single woman, spinster, unmarried woman

ارجاع به لغت old maid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «old maid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/old maid

لغات نزدیک old maid

پیشنهاد بهبود معانی