امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Omnivorous

    ɑːmˈnɪvərəs ɒmˈnɪvərəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    همه‌چیز‌خور، وابسته به جانوران همه‌چیز‌خور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - an omnivorous reader
    - خوره‌ی کتاب‌های گوناگون، همه‌چیز‌خوان
    - Bears are omnivorous animals.
    - خرس حیوانی گوشت‌خوار و گیاه‌خوار است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد omnivorous

    1. adjective Having an insatiable appetite for an activity or pursuit
      Synonyms: avid, edacious, gluttonous, greedy, rapacious, ravenous, unappeasable, voracious
    2. adjective Feeding on both plants and animals
      Antonyms: insectivorous, herbivorous, carnivorous

    ارجاع به لغت omnivorous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «omnivorous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/omnivorous

    لغات نزدیک omnivorous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی