معنی on an empty stomach به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ɑn ˈɛmpti ˈstʌmək ɒn æn ˈɛmpti ˈstʌmək

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

با معده‌ی خالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- I can't take my medication on an empty stomach.

- نمی‌توانم داروهایم را با معده‌ی خالی مصرف کنم.

- It's not advisable to exercise on an empty stomach.

- ورزش با معده‌ی خالی توصیه نمی‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت on an empty stomach

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «on an empty stomach» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/on-an-empty-stomach

لغات نزدیک on an empty stomach

- on account
- on all fours
- on an empty stomach
- on an even keel
- on and off

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی