امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

On Time

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom collocation A2
1- سر وقت، در زمان مقرر 2- قسطی، مدت‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت on time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/on-time

لغات نزدیک on time

پیشنهاد بهبود معانی