امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

One-upmanship

wʌnˈʌpmənʃɪp wʌnˈʌpmənʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت به شکل one-upsmanship نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری one-upmanship رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal
قلدری، برتری‌جویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The political debate quickly devolved into a display of one-upmanship.
- بحث سیاسی به‌سرعت به نمایشی از قلدری تبدیل شد.
- The group of friends had a tendency towards one-upsmanship, always trying to outdo each other with their stories and experiences.
- این گروه از دوستان تمایل به برتری‌جویی تمایل داشتند و همیشه سعی می‌کردند با داستان‌ها و تجربیات خود از یکدیگر پیشی بگیرند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد one-upmanship

  1. noun back-and-forth competition
    Synonyms: artfulness, bettering, cageyness, canniness, competition, competitive advantage, competitive edge, cunning, cutthroat, gamesmanship, outfoxing, outsmarting, outwitting, rivaling

ارجاع به لغت one-upmanship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «one-upmanship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/one-upmanship

لغات نزدیک one-upmanship

پیشنهاد بهبود معانی