معنی ontario به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ɑːnˈterioʊ ɒnˈteriəʊ

معنی‌ها

استان انتاریو (در مرکز کانادا- پایتخت: Toronto - مخفف: 1068000 - Ont کیلو متر مربع)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

دریاچه‌ی انتاریو (یکی از دریاچه‌های پنجگانه میان نیویورک و استان انتاریو - 19529 کیلومتر مربع)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ontario

noun The smallest of the Great Lakes

Synonyms: lake-ontario

ارجاع به لغت ontario

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «ontario» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ontario

لغات نزدیک ontario

- onslaught
- onstage
- ontario
- ontic
- onto

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند