معنی open-ended به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌoʊpənˈendɪd ˌəʊpənˈendɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

باز، آزاد، نامحدود (بحث و پرسش و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The novel had an open-ended ending, leaving the reader to interpret the conclusion for themselves.

- این رمان پایانی باز داشت و خواننده را تنها می‌گذاشت تا نتیجه را برای خود تفسیر کند.

- The open-ended contract gave the company the freedom to extend the partnership indefinitely.

- قرارداد نامحدود به شرکت این آزادی عمل را داد که شراکت را به‌طور نامحدود تمدید کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد open-ended

adjective

Synonyms: going-on, without specified limits, undetermined, optional, unlimited, indefinite, unrestricted, not restrained, indeterminate, loose, hanging

ارجاع به لغت open-ended

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «open-ended» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/open-ended

لغات نزدیک open-ended

- open-and-shut
- open-end
- open-ended
- open-eyed
- open-faced

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return