امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Orate

ɔːrˈreɪt ɔːˈreɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive
سخنرانی کردن، نطق کردن، خواندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد orate

  1. verb speak
    Synonyms: address, expound, grandstand, lecture, moralize, pontificate, preach, sermonize, talk, vociferate

ارجاع به لغت orate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/orate

لغات نزدیک orate

پیشنهاد بهبود معانی