امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Orphanage

ˈɔːrfnɪdʒ ˈɔːfnɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    orphanages

معنی

noun
پرورشگاه یتیمان، دارالایتام، یتیم خانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد orphanage

  1. noun A public institution for the care of orphans
    Synonyms: orphans' home, shelter, children-s-home, halfway house, asylum for orphaned children, orphans' asylum, orphanhood, institution, foundling home

ارجاع به لغت orphanage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orphanage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/orphanage

لغات نزدیک orphanage

پیشنهاد بهبود معانی