امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Osseous

ˈɒsɪəs ˈɒsɪəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
استخوانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد osseous

  1. adjective Composed of or containing bone
    Synonyms: bony, rigid, stiff, calcified, ossified, skeletal, osteal, callous, inflexible, unyielding

ارجاع به لغت osseous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «osseous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/osseous

لغات نزدیک osseous

پیشنهاد بهبود معانی