امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ossification

ˌɑːsəfəˈkeɪʃn̩ ˌɒsɪfɪˈkeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تشکیل استخوان، مرحله تشکیل استخوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ossification

  1. noun Hardened conventionality
    Synonyms: fossilization, induration, calcification, hardening, bone formation, conformity, ostosis

ارجاع به لغت ossification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ossification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ossification

لغات نزدیک ossification

پیشنهاد بهبود معانی