امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Otiose

ˈoʊʃioʊs / / ˈoʊti- ˈəʊtiəʊs / / ˈəʊʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
بیهوده، بی‌مصرف، مهمل، بی‌نفع، بی‌سود، بدون منفعت، بی‌معنی، بی‌ثمر، بی‌نتیجه، بی‌عملکرد، به‌دردنخور، بی‌خاصیت، بی‌اثر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- His repetitive arguments became otiose, as they failed to convince anyone.
- استدلال‌های تکراری او به‌دلیل اینکه نتوانستند کسی را متقاعد کنند، بی‌ثمر شدند.
- The author's liberal use of otiose adjectives detracted from the clarity of the story.
- استفاده‌ی آزادانه‌ی نویسنده از صفت‌های بیهوده از وضوح داستان کاسته است.
adjective
بی‌کار، علاف، کاهل، تنبل
- Instead of using the time wisely, the otiose student wasted hours scrolling through social media.
- دانش‌آموز کاهل به‌جای استفاده‌ی عاقلانه از زمان، ساعت‌ها را با گشتن در رسانه‌های اجتماعی تلف کرد.
- The otiose employee was constantly found sitting at their desk doing nothing.
- کارمند تنبل دائماً پشت میز آن‌ها نشسته بود و هیچ کاری انجام نمی‌داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد otiose

  1. adjective Lazy
    Synonyms: indolent, lazy, idle, slothful, empty, hollow, futile, vain, faineant, inactive, ineffective, vacant, laggard, sterile, ineffectual, superfluous, surplus, useless, work-shy, unavailing
  2. adjective Futile
    Synonyms: vain, superfluous, useless, pointless, purposeless, hopeless, senseless, wasted
  3. adjective Ineffective; futile.
    Synonyms: vain

ارجاع به لغت otiose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «otiose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/otiose

لغات نزدیک otiose

پیشنهاد بهبود معانی