امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outmatch

ˌaʊtˈmæt͡ʃ ˌaʊtˈmæt͡ʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
پیش افتادن از، عقب گذاشتن، قدم فراتر نهادن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outmatch

  1. verb To be greater or better than
    Synonyms: exceed, surpass, outstrip, outdo, best, better, excel, outrun, outshine, pass, top, outgo, transcend, beat, surmount, outperform

ارجاع به لغت outmatch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outmatch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outmatch

لغات نزدیک outmatch

پیشنهاد بهبود معانی