امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overabundant

American: ˌoʊvərəˈbʌndənt British: ˌəʊvərəˈbʌndənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بسیار فراوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overabundant

  1. adjective Exceeding a normal or reasonable limit
    Synonyms: excessive, exorbitant, extravagant, extreme, plethoric, immoderate, inordinate, overmuch, undue, rife

ارجاع به لغت overabundant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overabundant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overabundant

لغات نزدیک overabundant

پیشنهاد بهبود معانی