امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overcall

American: ˌoʊvəˈkɔːrl British: ˌəʊvəˈkɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive noun
(بازی بریج) بلوف زدن، بلوف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overcall

  1. noun (bridge) a bid that is higher than your opponent's bid (especially when your partner has not bid at all and your bid exceeds the value of your hand)
    Synonyms: overbid

ارجاع به لغت overcall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overcall

لغات نزدیک overcall

پیشنهاد بهبود معانی