امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overdress

ˌoʊvəˈdres ˌoʊvəˈdres ˌəʊvəˈdres ˌəʊvəˈdres
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    overdressed
  • شکل سوم:

    overdressed
  • سوم‌شخص مفرد:

    overdresses
  • وجه وصفی حال:

    overdressing

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
رولباسی، پیراهن رو، بیش‌از‌حد لباس فاخر پوشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Don't overdress in summertime.
- در تابستان لباس اضافی نپوش.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overdress

  1. verb Put on special clothes to appear particularly appealing and attractive
    Synonyms: dress up, overclothe, fig-out, fig up, deck up, gussy-up, fancy-up, trick up, deck-out, trick out, prink, attire, get up, rig-out, tog up, tog out
    Antonyms: underdress

ارجاع به لغت overdress

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overdress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overdress

لغات نزدیک overdress

پیشنهاد بهبود معانی