امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Overtask

oʊvərˈtæsk ˈəʊvəˈtɑːsk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
کار (یا مسئولیت و غیره) زیاد به عهده‌ی کسی گذاشتن، تحمیل کردن، سخت به کار گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت overtask

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overtask» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overtask

لغات نزدیک overtask

پیشنهاد بهبود معانی