امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Oxygen

ˈɑːksɪdʒən ˈɒksɪdʒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    oxygens

معنی

noun uncountable B2
شیمی اکسیژن، اکسیژن‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oxygen

  1. noun A nonmetallic bivalent element that is normally a colorless odorless tasteless nonflammable diatomic gas; constitutes 21 percent of the atmosphere by volume; the most abundant element in the earth's crust
    Synonyms: o, atomic number 8

ارجاع به لغت oxygen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oxygen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oxygen

لغات نزدیک oxygen

پیشنهاد بهبود معانی